سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبیر پیوسته خود را از ما به حساب مى‏داشت تا آنکه فرزند نافرخنده‏اش عبد اللّه پا به جوانى گذاشت . [نهج البلاغه]
خاطرات

چشامو وقتی تو بهشون نگاه میکنی دوست دارم .

   اسمو وقتی دوست دارم که تو صداش میکنی.

   قلبمو وقتی دوست دارم که تو دوسش داشته باشی.

زندگیم رووقتی دوست دارم که توتوش هستی....!!!!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ذوالفقار پژوم 93/11/27:: 7:27 عصر     |     () نظر